آقای مجری از «مخاطب خاص» می گوید
تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۴۱۰۲۶۷
برنامه «مخاطب خاص» با اجرای رسالت بوذری امسال سومین سال تولید خود را سپری کرد و در این مدت در کنار انتقال حال و هوای صحن حرم امام حسین (ع) به صورت زنده به مخاطبان تلاش کرد برخی شبهاتی که جامعه در روز به آن مبتلاست را با حضور کارشناسان بررسی کرده و به آنها پاسخ دهد. گفتوگو با مجری این برنامه را در ادامه میخوانید:
*برنامهای که در 2 فصل روی آنتن میرود، داشتههایش را برای مخاطب رو میکند، برای مخاطب برنامه «مخاطب خاص» هنوز چه ویژگی باقی مانده بود که سری سوم آن نیز تولید شد؟
-همیشه معتقد بوده و هستم یکی از عوامل موفقیت برنامههای تلویزیونی علاوه بر استاندارد بودن، استمرار آن است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در پیامهای مردم هست و نوشتهاند که وقتی یک شب جمعه این برنامه پخش نمیشود حس میکنند گمشدهای دارند. این به این معنا نیست که آنها برنامهی ما را گم کرده باشند بلکه دلشان میخواهد توسط ارتباط مستقیم این برنامه با فضا و اتمسفر شهر کربلا همراه باشند.
پس از نزدیک به سه سال حالا کسانی در این برنامه ماندهاند که از روز اول به عشق امام حسین(ع) به آن پیوسته بودند. کسانی که فقط مرد روزهای خوشی نیستند و در روزهای سخت نیز همراه بودهاند چراکه به باورهایشان ایمان دارند. بچههای این تیم همگی دوسال همراه برنامه بودند و برای سال سوم هم با اینکه شرایط اقتصادی بسیار سخت شد یاعلی گفتند و برنامه را یاری کردند. تیم «مخاطب خاص» یک تیم کاربلد، حرفه ای و عاشق است و عوامل این موضوع را بخصوص در فصل سوم ثابت کردند.
**اینکه شما هر شب از کربلا این برنامه را روی آنتن ببرید چه تفاوتی با ارتباط زنده گرفتن از آنجا و یا تولید برنامه از استودیویی در تهران دارد؟
-شبکهای مانند شبکه کربلا به صورت مداوم از حرم امام حسین (ع) پخش زنده دارد و این ارتباط هرگز قطع نمیشود و سالهاست این شبکه با تصاویر زنده حرم روی آنتن است و همیشه مخاطب دارد و اتفاقا بسیار پرمخاطب است.
ما به این حس و حال در برنامه نیاز داریم و برخی از برنامههایمان درست از میان صحن حرم پخش میشود و پلاتوها گاهی از بین الحرمین آغاز میشوند.
واضح بگویم مردم اتمسفر را کاملا لمس میکنند و ممکن نیست انرژی و حس و حالی که از این مکان مقدس به مخاطب منتقل میشود را با یک بک ساده در استودیو نیز به تماشاگر انتقال داد. واقعا حس حال برنامه زنده از حرم امام حسین (ع) با برنامهای که از استودیو پخش میشود قابل مقایسه نیست. انرژی و شوقی که این برنامه از حرمین به خانه ها میبرد وصف ناشدنی است و این را در پیام مخاطبان میتوان دید وحس کرد.
**برنامه مخاطب خاص چقدر توانسته مخاطب را درگیر خود کند تا همراه آن شود؟
- رکن اصلی این برنامه مردم هستند. عشق و ارادتی که مردم به امام حسین (ع) دارند «مخاطب خاص» را دیدنی میکند. من همیشه به دوستداران این برنامه گفتهام که شمایی که در ظاهر از اینجا دور هستید قلبا از ما به حرم نزدیکترید. در پیامهای مخاطبان میشنویم یا میخوانیم که اظهار میکنند با تماشای این برنامه خودشان را در صحن و سرای حرم امام حسین(ع) حس میکنند و همین کلید موفقیت ماست. ما و هر برنامه دیگری بدون مخاطب، زنده و پویا نخواهد بود. وقتی مخاطب با برنامه همراه میشود و میگوید با تماشای این برنامه کربلا را در خانهاش حس کرده و زیارت میکند یعنی رکن اصلی برنامه همین مخاطب است و همین حس و حالی که دارد.
**به همین دلیل است که به بخشهای مختلف حرم و شهر رفته و از آنجا برنامه را اجرا میکنید یا پلاتوهایتان را در میان مردم و زائران ضبط میکنید؟
-راستش در کل «مخاطب خاص» برنامه سختی است. اینکه در بیست و چهار ساعت یا نهایتا سی ساعت از کشور خارج شده و کاری رسانهای در کشوری دیگر انجام دهید و تمام تلاشتان را بکنید که این کار رسانه ای استاندارد و قوی باشد واقعا دشوار است. همه این اتفاقات در بازه زمانی بسیاری کوتاهی رخ میدهد و این کار را واقعا مشکل میکند.
اگر کسی فکر میکند این کار ساده است باید یک سفر با ما همراه شود تا دشواریهای کار را از بیخوابی بیست و چهارساعته تا دیگر سختیها ببیند. با تمام این اوصاف ما سعی میکنیم برنامه را به بهترین شکل اجرا کنیم. برای هر قسمت از برنامه تیم محتوایی و اتاق فکر، ایدهها و طرحهای جدید دارد. در فصل سوم سعی کردیم به سمتی برویم که برنامه شبیه به مجلهای تصویری شود. به این معنا که بخشها و ستونها وسرستونهای ثابت داشته باشد. آنهایی که با کار مطبوعات آشنا هستند میدانند هر روزنامه و مجله بخشها و ستونهای ثابتی دارد و خوانندگان به شوق خواندن آن ستون و بخش است که مجله یا روزنامه را میخرند. ما سعی کردیم در «مخاطب خاص» به چنین ویژگی دست پیدا کنیم و بخشهای ثابتی داشته باشیم که مخاطب آنها را دوست داشته باشد.
اگر دقت کرده باشید در فصل سوم ما برنامه را بخشی ثابت به نام «بفرمائید زیارت» آغاز میکنیم. در این بخش سعی کردهایم از صدای محیط استفاده کنیم و معمولا هیچ موسیقی یا افکت صوتی در آن استفاده نمیشود. به این ترتیب مخاطبان حس میکنند در فضایی سیال خودشان در محیط قرار دارند و به سمت زیارت حرم میروند.
تمام تلاشمان را کردیم که از استانداردهای رسانهای به هیچ وجه کوتاه نیاییم و چون کار سخت است به این موضوع بسنده نکنیم که چون کارمان سخت است پس بیش از این در توانمان نیست و... بلکه سعی داریم هر فصل بهتر و فصل قبلی ظاهر شویم.
بخش دیگری از برنامه «اینجا کربلاست» نام دارد و ما در این بخش به جاهایی از شهر سر میزنیم که مردم کمتر میشناسند و یا زائران فرصت رفتن به آنجا را پیدا نمیکنند. همچنین بخش ثابت «صداهای مردمی» با سروشکلی تازه در برنامه گنجنده شده است که بسیار پرطرفدار است و در انتخاب لوکیشنها برای انتقال حس زنده بودند برنامه از نقطه ای جدید آغاز میکنیم.
**البته نکته حائز اهمین در این میان این است که شما در «مخاطب خاص» جریانی را به تصویر میکشید که رسانههای جهانی آن را بایکوت کردهاند.
-دقیقا همینطور است. در این روزها و به ویژه در مقطع اربعین ما از برنامه هفتگی به سمت برنامهای روتین و شبانه رفتیم تا حس و حال این شبها را مستقیم به مخاطبانی که نتوانستهاند در این حماسه حسینی شرکت کنند منتقل کنیم.
**بخشی از برنامه شما به پاسخ به شبهات اختصاص داشت، در این بخش چطور این شبهات را استخراج کرده و آن را واکاوی میکردید؟
-اتفاقی که در این فصل به آن پرداختیم این بود که سعی کردیم خیلی صریح و روشن به شبهات روز پاسخ دهیم و جریان ساز باشیم. این کار را نه برای مطرح شدن بلکه راستای یک اعتقاد درست انجام دادیم. در طول هفته اگر اعتراض، انتقاد و شبههای در فضای مجازی یا رسانهها مطرح شده باشد خیلی صریح و صادقانه به آن پاسخ میدهیم و خط قرمزهای خودساخته را از میان برداشته ایم. چراکه میدانیم بسیاری از این خط قرمزها محصول سازمانی که در آن کار میکنیم نیست بلکه حاصل تفکرات خودمان است. ما آنقدر به خودسانسوری عادت کردهایم که تصور میکنیم بسیاری از حرفها را نمیتوان مطرح کرد در حالی که اینطور نیست. در «مخاطب خاص» تلاشمان این بوده است که به جریانی بپردازیم که از دل مردم برآمده ، دغدغه آنهاست و به مردم کمک میکند.
**امکان دارد که مخاطب خاص به فصل چهارم برسد و باز هم شما آن را اجرا کنید؟
-تا وقتی امام حسین اجازه و اذن دهد و تا وقتی توان در بدن داشته باشم با افتخار و سربلند در خدمت این برنامه خواهم بود. برای هر برنامه ساعتها مطالعه میکنم و زحمت میکشم چراکه خودم را بابت حضور روی آنتن این برنامه که بیت المال مردم است به امام حسین (ع) و امام زمان(عج) و بعد از آنها به مردم عزیزم مدیون میدانم. همیشه سعی کردهام با دست پر وارد برنامه شوم و هرگز نگفتهام حالا برویم ببینیم چه میشود! نه اینطور نبوده و من برای هر قسمت با توجه به محتوای آن خود را آماده کردهام. در پلاتوها سعی داشتهام هر بار با واژگان و ادبیاتی تازه خدمت مخاطبان برسم و منظری تازه برای عرضه به مردم داشته باشم.
منبع: افکارنيوز
کلیدواژه: امام حسین جامعه استاندارد کربلا عشق شرایط اقتصادی انرژی رسانه مطبوعات موسیقی فضای مجازی برنامه های تلویزیونی کربلای معلی مجری تلویزیونی مخاطب خاص
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.afkarnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «افکارنيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۴۱۰۲۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وقتی سرگرمی، قربانی بزرگ شعار دادن میشود /چرا «نون خ» در فصل پنجم مورد استقبال قرار نگرفت؟
بخشی از کیفیت متوسط نون خ در فصل پنجم فدای شعارهای گنجانده شده در فیلمنامه شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی را قربانی شعار میکند.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- دنبالهسازی سریالهای موفق به تاسی از فصلبندی مجموعههای غربی، در چند سال اخیر، در سیما و شبکه نمایش خانگی باب شده است. برخلاف مجموعههای غربی که فصل سوم یک سریال با کیفیتتر از فصل اول آن است، مهمترین ویژگی ساخت سریالهای چند فصلی در ایران این است که با افزایش فصلها با یک ریزش مخاطب و افت کیفی و دراماتیک مواجه خواهیم بود.
دنباله سازی در حوزه سریال، در دورهای که تلویزیون مخاطب استانداردی داشت، تبدیل به رویه شد. با ریزش مخاطبان جعبه جادو در سالهای اخیر، ساخت سریالهای چند فصلی مجموعههایی نظیر زیرخاکی و نون خ به نتایج معکوسی منجر شد.
دست کم در دوسال گذشته هیچ کدام از مجموعههای سیما بازتابی اجتماعی و رسانهای میان مخاطبانش نداشته (نمود مرجع شبکههای اجتماعی است) و پخش متوالی دو سریال «زیرخاکی» و «نون خ» آخرین تیرهایی بود که در خشاب جعبه جادو قرار گرفت، اما شلیک این دو سریال به صورت متناوب نشان داد که هر دو سریال آثار مشقی و شکست خورده هستند. این شکستهای متوالی باید مورد توجه تصمیمسازان قرار گیرد و این مهم برایشان آشکار شود که حتی ساخت احتمالی پایتخت با انواع خبرسازی در جذب مخاطب تاثیری نخواهد داشت.
با تقارن نوروز و ماه مبارک رمضان، سیمای ملی تلاش کرد با ادامه مجموعههایی که دستاوردهای ظاهری آنان به قبل از دوران تحول بازمیگردد، فاصله خود را با مخاطبان کمتر کند.
بر اساس این سیاست فصل چهارم «زیرخاکی» روی آنتن رفت و نکته جالب اینجاست که همزمان با پخش این مجموعه برنامه گفتوگو محور «زندگی پس از زندگی» بر اساس نظرسنجیهای منتشر شده از مخاطبان بیشتری برخودار بود.
همین سنجش آمار رسمی که توسط سازمان صدا و سیما منتشر شده نشان میدهد، پروژه افزایش فصول سریالها در شرایط کنونی، یک پروژه شکست خورده است.این سریال برخلاف فصلهای قبلی با واکنش مثبت چندانی از سوی رسانه و واکنش درخوری در بین مردم و فضای مجازی مواجه نشد.
با این حال انتظار میرفت این شکست، با پخش سریال نونخ جبران شود که عملا «نون خ» کیفیت کمتری نسبت به فصل چهارم زیر خاکی داشت .
در فصل پنجم «نون خ» دیگر ظرافتهای گذشته در شخصیت پردازی مشهود نبود. نویسنده در نگارش فیلمنامه دچار یک سردرگمی محسوس بود و نتوانست همچون فصل اول و دوم روایتی پیوسته خلق کند.
فصل پنجم نون خ از فصل سوم آن ضعیفتر بود، چون سازندگان تصمیم داشتند، موقعیتی مشابه پایتخت 3 را در قالب سریال دیگری خلق کنند. به این ترتیب نون خ هویت مستقل خود را از دست داد و عملا از حیث دراماتیک به قهقرا رفت. عدم نبود یک قصه یکپارچه با برجسته شدن تیپ های تکراری سریال و کنایهها و شوخیهای بارها تکرار شده، به ساختار این مجموعه لطمات فراوانی زد.
تیپهایی نظیر ادریس (سیروس سپهری)، روناک (با بازی صهبا شرافتی)، عمو کاووس (با بازی ماشاالله وروایی)، سلمان (با ایفای نقش کاظم نوربخش) و روژان (با بازی هدیه بازوند) هم کارکرد کلیشهای در فصل پنجم سریال داشتند.
محمود گبرلو منتقد سینما و مجری سابق برنامه هفت درباره اشکالات اشاره شده در صفحه اینستاگرام خود نوشت : چون مخاطب با نونخ از سال های گذشته ارتباط برقرار کرده، قصه را بیشتر به خاطر شخصیتها دنبال می کند. گرههای متعدد برای کشش بیشتر فیلمنامه باید وجود داشته باشد تا تماشاگر برای دنبال کردن قصه انگیزه پیدا کند. ولی گرههای فصل ۵ سطحی و دم دستی هستند.
در فصل پنجم ازدواج سلمان و شیرین، میتوانست یک اتفاق ویژه جذاب در متن سریال باشد اما مشخص نیست چرا این رویداد به خرده روایت جذابی تبدیل نشد. تنها عنصر جذابیت سریال در فصلهای متوالی این مجموعه تعارض و تقابل میان این دو شخصیت بود و ازدواج آنان منجر به از میان رفتن یکی از مایههای اصلی دراماتیک سریال شد.
قصد سازندگان بر اساس شعارهای تحول گرایان این بود که یک ایران زیبا را به تصویر بکشند اما به محض اینکه جهت سریال مسیر کرمان را با گرافیک خاصی به تصویر کشید، مسافران همران نورالدین خانزاده سروکارشان به یک طبیب معتاد به تریاک افتاد.
هر چند نمایش این وضعیت و کاراکتر طبیب، توام با کمی پردهپوشی بود، اما این بخش از سریال با اشاره به کرمان و نشان دادن یک پزشک معتاد توهینی زیرپوستی محسوب میشود.
در بخشی دیگر روایت سریال وارد شهر چابهار شد و در متن سریال تصویری وارونه از اقوام ساکن در این استان را به نمایش گذاشت. این بخش از سریال با اعتراض شدید مردم سیستان و بلوچستان در فضای مجازی مواجه شد، تا افتتاحیه رسانه ملی در سال 1403 با حاشیههایی مواجه شود.
کیفیت فصل پنجم این سریال از تمامی فصلهای آن پایینتر بود و ساختار شعار زده سریال، پس از نجات کولبران نشان میداد که سازندگان سعی کردهاند برای خوشایند تحولخواهان در سیما سریالی را تولید کنند تا حجم بالایی از شعار در متن آن در قالب مونولوگ نمود داشته باشد. بخشی از کیفیت متوسط نون خ فدای همین شعارها شد و تا به صورت نمادین شاهد آثاری باشیم که سرگرمی، قربانی شعار میشود.