برند سازی
تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۶۰۹۳۹۷
به گزارش گروه علم و فناوری ایسکانیوز، برندسازی به عنوان اصل اساسی و مهم حرکت شرکت ها، سازمان ها و عرضه کنندگان محصول در بازار است، محصولی که می تواند یک خودکار باشد و یا یک برنامه تلویزیونی، اما آنچه اهمیت دارد لزوم برند سازی در این حوزه است.
ارتباطات از طرق و روشهایی بسیار متنوع صورت میگیرد. زبان، ابتداییترین آنهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یکی از این علائم ارتباطی که روز به روز بر حجم استفاده از آن افزوده میگردد برند است. به طور قطع، اغلب مردم که حامل و حتی استفاده کننده از برندهای گوناگون هستند، معنای دقیقی از مفهوم آن ندارند. برند، نام، عبارت، علامت یا نشانه گان هر پدیده یا امری است که خدمات یا کالاهای خاصی را از یک بنگاه مشخص بازنمایی می کند. یک فوتبالیست، شوی تلویزیونی، سیاستمدار و یا یک لباس یا غذای خاص، میتواند مبدل به نشانی تجاری برای بازنمایی خدمات یا تشویق به فروش کالایی خاص باشد. ما در این پژوهش، تمرکز خود را بر برندشدن برنامههای تلویزیونی قرار دادهایم.
برند بر اساس ترجمه واژهنامه آکسفورد، نوعی از فرآورده ساخته شده توسط یک شرکت خاص تحت عنوان نامی خاص میباشد برند در واقع همان چیزی است که مخاطب با دیدن، شنیدن، حس کردن یا هرگونه ارتباطی با آن به صورت مفهومی، دیداری یا لفظی صفات و ویژگیهای خود را در ذهن و قلب مخاطب تداعی میکند. اما برندآفرینی برای برنامههای تلویزیونی با برندآفرینی کالاهای مصرفی مانند گوشی اپل متفاوت است. برند در واقع همان چیزی است که مخاطب با دیدن، شنیدن، حس کردن یا هرگونه ارتباطی با آن به صورت مفهومی، دیداری یا لفظی صفات و ویژگیهای خود را در ذهن و قلب مخاطب تداعی میکند.
سعید ملایی در پایاننامه کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «مطالعه مولفه های برندسازی در تولید برنامه های تلویزیونی» به دنبال دستیابی به مؤلفههایی است که برنامههای تلویزیونی را به «برند» تبدیل میکند. محقق در پی پاسخگویی به این سوال است که مولفههای برنامههای تلویزیونی چگونه در برندسازی آن تاثیر میگذارند؟ برای پاسخگویی به این پرسش ضمن استفاده از مبانی نظری مرتبط به برندسازی و شرح مفاهیم آن، مفهوم برند در چارچوب دانش برنامهریزی تشریح شده است.
در مورد مدلهای برندآفرینی در رسانه بخصوص تلویزیون پژوهشی چندان صورت نگرفته است و این در حالی است که روزبهروز بر تعداد این برنامهها افزودهشده و مخاطبان خاص خود را یافتهاند. «برنامههای تلویزیونی زیادی در دنیا وجود دارند که خود از شبکه تلویزیونی معروفتر میشوند...حتی ارزش برند برخی از برنامهها از شبکه هم فراتر میرود» (دیکلی و دیگران ،1394).
استراتژی برندسازی به برنامههای تلویزیونی ارزشافزوده متمایز میدهد که باعث میشود مخاطب برای چیزی بیش از جنبههای عملکردی آن به سراغ برنامه بیاید، ارزشافزودههایی که قرار است به همراه هویتی منحصربهفرد فقط از سمت رسانه به مخاطب منتقل شود و این یعنی تمایز یک برنامه تلویزیونی از دیگر برنامههای تلویزیونی رقیب.
ملایی در پژوهش خود ذیل چهار مقوله «تمایز در برنامهسازی»، «سنخیت در تولید برنامه»، «سلبریتیها و برندهای انسانی» و «اعتماد و وفاداری مخاطب به برند تلویزیونی» نشان میدهد که برندسازی در برنامههای تلویزیونی پروسهای بلندمدت است و شرط ضروری تبدیل یک برنامه تلویزیونی به برند در زمانهی ما، توجه و رعایت «تمایز درونزا»، «تعامل پایدار با مخاطب و بازخوردهای آنها» و «ثبات کیفی در همه شئون برنامهسازی» میباشد.
ملایی در نمودار مفهومی زیر برندسازی را در چهار مقوله دسته بندی کرده است:
کارشناسان، فرآیند برندسازی را مستلزم عنصری میدانند که «اعتماد و فاداری مخاطب به برنامه» خوانده میشود. ایجاد اعتماد به برنامه از جانب مخاطب امری «زمانبر» است و نباید انتظار داشت که برند در یک شب متولد شود. آنها برای ایجاد حس اعتماد و وفاداری به عواملی چند اشاره کردهاند که مهمترین آنها توجه به بازخوردهای مخاطب نسبت به برنامه و اعمال نظرات آنها در برنامهسازی است . عامل دیگر ایجاد کننده اعتماد، حفظ ثبات در کیفیت برنامهسازی و عدم نوسان میان کیفیت عناصر تولید برنامه است.
- ملایی، سعید، (1396)، مطالعه مولفه های برندسازی در تولید برنامه های تلویزیونی.
- دیکلی و دیگران، (1394) برنامه ریزی رسانههای تبلیغاتی.
انتهای پیام/
279 / 279 برندسازی بازار ارتباطات برنامههای تلویزیونی سعید ملاییمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: برندسازی بازار ارتباطات برنامه های تلویزیونی سعید ملایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۶۰۹۳۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بحران ادبیات داریم
مریم حسینیان با تأکید بر اینکه بحران ادبیات داریم، میگوید: مسئله نقد ادبی، کارگاههای ادبی و خاموششدن چراغ جایزههای معتبر را از دلایلی میدانم که در فضای ادبی ما بحران، ایجاد کرده و این تقصیر مخاطب نیست.
این نویسنده در گفتوگو با ایسنا درباره مسئله مخاطب اظهار کرد: در واقع بحران ادبی است که سبب ریزش مخاطب میشود یا باعث میشود مخاطب سخت سراغ خواندن کارهای جدید برود؛ نباید همیشه توپ را در زمین مخاطب بیندازیم. به نظرم مخاطب خیلی باهوش است.
او با اشاره به تغییرات سیستم اطلاعرسانی و معرفی کتاب، گفت: زمانی رسانههای معتبری چون مجلات ادبی و مطبوعات و خبرگزاریها که منابع محدود و مشخصی بودند به مخاطب برای انتخاب کتاب کمک میکردند و تکلیف مخاطب روشن بود؛ اما حالا هر کسی میتواند یک رسانه برای پیشنهاد کتاب باشد که این موضوع به سردرگمی مخاطب منجر میشود. همچنین با رشد ناشران خصوصی تعداد عنوانهای کتاب افزایش پیدا کرده است و ما با دریایی از انواع کتابها با ژانرهای مختلف مواجه هستیم و نمیدانیم کدام را انتخاب کنیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در یک دهه گذشته کثرت کارگاههای آموزشی به ادبیات آسیبزده است؛ در واقع این موضوع باعث شده نویسندگان جدید با رزومه پروپیمان نداشته باشیم. از هر کارگاهی که در تهران یا شهرستان برگزار میشود، دو یا سه نفر کتاب منتشر میکنند، در واقع بحران ادبی دقیقاً اینجاست.
او ادامه داد: زمانی که برای انتشار کتاب سختگیری خاصی وجود نداشته باشد و فردی که دوسه سال است شروع به نوشتن کرده با فیلتر کارگاهی که از آن بیرونآمده رمان یا مجموعه داستانی مینویسد و ناشران نیز کارشناسی سختگیرانهای در ادبیات داستانی نداشته باشند، این موضوعها باعث میشود کتاب درجه یک مخصوصاً در ادبیات داستانی نداشته باشیم. در این سالها عنوانهای گردنکلفت نداشتیم.
این داستاننویس یادآور شد: در این سالها بحث معرفی کتاب پررنگ بوده؛ اما بحث نقد ادبی کمرنگ شده است. مخصوصاً بعد از دوره کرونا و رشد فضای مجازی، هر کسی در صفحه خود کتابی را مطابق سلیقه شخصیاش معرفی میکند و معیارهایی که قبلاً برای معرفی کتاب وجود داشت، دیگر وجود ندارد. همچنین خاموششدن چراغ جایزههای ادبی معتبر نیز در بحران ادبیات مؤثر بوده است؛ بههرحال کتابها از چند مسیر داوری عبور میکردند که همه اینها فروکش کرده است.
او با بیان اینکه باتوجهبه قیمت بالا کتاب، کتاب کالای تجملی محسوب میشود، گفت: قبلاً مخاطب سه عنوان کتاب که اسمش را شنیده بود میخرید و شاید از دوتایش خوشش میآمد؛ اما حالا فیلتر مخاطب باتوجهبه قیمت بالای کتاب، مقداری دقیقتر شده و میخواهد کتابی را بخرد که مطمئن باشد کتاب خوبی است. در سالهای اخیر منابع کمک به مخاطب برای انتخاب کتاب، کمتر شده است و به همین دلیل ریزش مخاطب را داشتیم.
حسینیان خاطرنشان کرد: در طول چند سال گذشته عنوانهای متعدد در ادبیات داستانی دارد منتشر میشود اما کتابها کمفروغ هستند. البته این موضوع به نسلهای مختلف داستاننویسی نیز بر میگردد و قرار نیست یک جمعیت چند هزارنفره همه نویسنده باشند، از میان آنها شاید ۱۰ نویسنده ماندگار باقی بماند. الان ما با این مسئله مواجه هستیم که به نظرم بحران قابل تأملی است و نامش را بحران ادبیات میگذارم و همین باعث میشود احساس کنیم بحران مخاطب داریم.
او درباره اینکه گاه اینطور برداشت میشود که نویسنده برای مخاطبان خاصی مینویسد و به مخاطب وسیع فکر نمیکند، جایگاه مخاطب نیز اظهار کرد: همانطور که ادبیات سطحبندی شده است، مخاطب نیز سطحبندی میشود. هر کتابی برای هر مخاطبی نوشته نمیشود. ما سبکهای مختلف نوشتن داریم؛ مخاطبی که کتاب رئالیستی دوست دارد، کتاب رئالیسم جادویی و فانتزی دوست ندارد؛ زیرا مخاطب این اثر نیست. این موضوع نه به معنای پایینبودن سطح مخاطب است نه ضعیفبودن اثر.
نویسنده «بهار برایم کاموا بیاور» و «ما اینجا داریم میمیریم» ادامه داد: گاه منِ مخاطب از ناداستان اطلاعی ندارم و زمانی که یک ناداستان میخوانم شاید درک درستی از آن نداشته باشم و بگویم کتاب بدی بود. یا ممکن است مخاطبِ ادبیات عامهپسند بودم و بعد کتابی از یک نویسنده صاحبنام بخوانم و ناگهان با جهانی مواجه شوم که تابهحال با آن مواجه نبودم. برخی از نویسندهها سبک خاصی دارند و نمیشود گفت نویسنده به مخاطب توجه ندارد. شخصاً این را قبول ندارم و به نظرم در هر ژانر از نویسنده اثر قابل تأملی خلق کند، اثر حتماً خوانده میشود.
این داستاننویس خاطرنشان کرد: بهشدت معتقدم اثر خوب هنوز هم سینهبهسینه و از طریق خود مخاطب کشف میشود. اگر کار قابلتأمل باشد، فرق نمیکند از یک کارگاه ادبی بیرون بیاید یا اتاق شخصی یک نویسنده حرفهای، خوانده میشود. گاه در کارگاهها اثر شگفتانگیزی نوشته میشود که نشان میدهد نویسنده خوبی است؛ اما نویسنده حرفهای هم داریم که کتاب چهارم و پنجمشان کمرمق و اثر ضعیفی است. اگر اثر ضعیف باشد مخاطب درک میکند. هر ژانر مخاطب خود را دارد و اگر خوب باشد، حتماً دیده میشود.
مریم حسینیان ارتباط خود با مخاطب را عالی میداند و با بیان اینکه صفحات مجازیاش کاملاً خصوصی است، گفت: در دوران کرونا دو کتاب «بانو گوزن» و «نئوهاوکینگها» منتشر کردم، دو کتاب با دو سبک متفاوت؛ خب دو سال است درگیر بیماری بودم و «نئوهاوکینگها» هم روایت این بیماریام است و در این دو سال نمیتوانستم در جلسهای حضور فیزیکی داشته باشم و همه ارتباطهایم مجازی بود و ارتباط خوبی با مخاطبان خود گرفتم. من برای همه مخاطبانم احترام قائلم و جز نویسندههایی هستم که پاسخ تمامی پیامها را میدهم. واکنش مخاطبانم برایم مهم است. برایم مهم است که مخاطبانم درباره کتابهایم چه نظری دارند و از جمعبندی نظرها استفاده کردهام.
انتهای پیام