میگویند چرا مجالی به دیگر مجریان نمیدهید؟/ کپی نعل به نعل برنامه
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۳۹۳۰۲۶
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، همزمان با روز پایانی صفر گفتگویی با رسالت بوذری مجری «مخاطب خاص» داشتیم که به واسطه دو ماه اجرای او در این برنامه انجام شد. این گفتگو بر بام حرم حضرت امام رضا (ع) انجام شد جایی که بسیاری از برنامههای مناسبتی تلویزیون طی ۱۰ شب پایانی صفر روی آنتن میروند. همین فضای برنامه سازی فشرده و استودیوهای شاید دو متر مربعی بر فراز بامها که همه در کنار هم گرد آمدهاند باعث شد در همه جا زیرصدای مصاحبه ما نوای محمد معتمدی بپیچد که خود مهمان برنامهای دیگر شده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین فضای فشرده برنامه سازی و شتاب تیمهای تولید که به شکل موازی در کنار هم کار میکردند باعث شد گفتگو را به خلاصهترین و سریعترین شکل ممکن پیش ببریم. گفتگویی که ساعت ۱۲ نیمه شب و دقایقی قبل از روی آنتن رفتن برنامه از حرم امام رضا (ع) انجام شد.
رسالت بوذری در این گفتگو که بخشی از آن هم پیش از این در گزارش پشت صحنه برنامه منتشر شد از ۶ سال حضور هفتگی در کربلا گفت و اینکه همین حضور مستمر باعث چالشها و تصوراتی اشتباه برای برخی هم شده است.
مشروح این گفتگو را در زیر میخوانید:
شما حدود یک ماه و نیم در کربلا بودید و دهه پایانی صفر هم در حرم امام رضا (ع) برنامه اجرا کردید به عنوان مجری و نماینده برنامه از این سختی حضور یک تیم برنامه سازی در خارج از استودیو و مرزهای جغرافیایی توضیح میدهید.
باید یک شب جمعه کربلا باشید فرقی نمیکند چه این طرف (در حرم امام رضا) چه آن طرف (در حرم امام حسین) باید ببینید که چطور عوامل درگیر فضا و اتمسفر میشوند. دوست دارم یک شب جمعه استودیو کربلا را ببینید. گاهی البته فقط من هستم و هادی آشتیانی تهیه کننده و نهایت آقای عرب مدیر تولید که همه کار میکند و حتی گاهی آقای عرب هم حضور ندارد. جا دارد البته از تلاشها و خوش ذوقیهای محمد خندان هم یاد کنم که گرچه هر هفته در کربلا با ما نیست، اما نتیجه هنرمندی او روی آنتن دیده میشود.
یعنی باقی عوامل برنامه مثل تصویربردار و… از خود کربلا به شما میپیوندند؟
بله ما به دلیل هزینهها و تهاتری که با دوستان داریم تصویربرداران مان عرب هستند سر آنتن یک ساعت میآیند کارشان را انجام میدهند و میروند، چون اگر قرار باشد همه عوامل را از اینجا ببریم. تیم ما در اقل تعداد است و در هفتههای اخیر در کمتر از انگشتان یک دست بوده است.
ظاهراً برای صرفه در هزینهها گاهی هم زمینی رفتهاید
بله خیلی دفعات شده است که زمینی رفتهایم. مخصوصاً که گاهی کار سختی است، گاهی شما در طول یک هفته که به کربلا میروید زمینی میروید و بازمی گردید، اما وقتی هر هفته میخواهید بروید و بیایید سختی آن مضاعف میشود و در عین حال شیرین هم هست. ما هفتهای هم داشتهایم که فقط من و آقای آشتیانی به کربلا رفتهایم و باقی عوامل آنجا بودهاند. یعنی پلی بکها و آیتمها را اینجا تولید کردهایم و بعد برنامه آنجا با عوامل عرب، کارگردان و تصویربرداران اهل کربلا روی آنتن رفته است. هفتههایی بوده که خود آقای آشتیانی سوئیچ هم کرده است اینها جذابیتها و البته سختیهای کار ماست. من میخواهم اینجا نکتهای را بگویم. خیلیها میگویند چرا مجالی ایجاد نمیکنید تا دیگر مجریان بیایند و برنامه را اجرا کنند. دو نکته دارد که با سوال مطرح میکنم مگر برنامهای که به صورت روتین تولید میشود و با یک مجری و فضای ثابت جا افتاده است باید تغییر کند و برند آن را عوض کرد؟ سمت خدا حدود ۱۰ سال است که با آن مجری برند شده است دیگر نمیتوان گفت یک هفته فلانی و یک هفته شخص دیگر اجرایش کند. به لحاظ حرفهای کسانی که این حرف را میزنند اشتباه میکنند. کسانی که چنین ادعایی دارند نمیگویم پنج هفته مرتب کربلا بروند بلکه با خود قرار بگذارند و پنج هفته سر یک ساعت مشخص امامزاده بروند. فرد هفته اول و دوم سر ساعت میرود، اما هفتههای بعد هم میتواند؟ توجیه نمیآورد؟ فقط تمرین کنند شب جمعه هر هفته در یک موقعیت باشند. حالا اینجا موقعیتی است که مشکل ویزا و مسائل خارج از کشور را هم دارد.
من ورای این توضیحات این را توفیق و عنایت امام حسین به یک فرد نالایق میدانم که برنامه را اجرا میکنم. جانماز آب نمیکشم خود را حقیقتاً نالایق میدانم، اما آنها کریم هستند و من این را توفیق آنها میدانم که مرا پذیرفتهاند. ما واقعاً زندگیمان با مخاطب خاص گره خورده است و اگر کسی میتواند این چنین گره بزند بسم الله. از آن طرف توفیق امام حسین شامل حالتان میشود، اما شما هم باید مایه بگذارید.
برخی هم ممکن است اصلاً به این سختیها فکر نکنند و برعکس بگویند شما که همیشه سفر زیارتی تان را دارید و احتمالاً خانواده را هم با خود همراه میکنید و فضای مادی و معنوی را با هم دارید.
همسر من در دو سال اخیر کرونا فقط طی یک اتفاق در یک سفر ایام نوروز امسال به کربلا آمد. من این برنامه را از سال ۹۴ اجرا میکنم و طی این ۶ سال ۲ یا ۳ سفر همسرم را بردم که اینها فارغ از اربعین است که همسرم خودش برای پیاده روی اربعین میآمد و فقط یک سفر هم مادرم را به کربلا بردم که شاید امکان بیشتری هم داشتم، ولی استفاده نکردم. نباید این چنین تصور شود که ما هر سفر همسر و فرزندان را هم میبریم.
مردم شاید به دلیل فضای ریاکارانهای که توسط برخی برنامه سازان یا حتی برخی چهرههای مذهبی دیدهاند چنین شبهاتی برایشان پیش میآید.
طبیعی است و باید بابت این تصورات به مردم حق بدهیم، ولی فکر میکنم ما صداقت خود را در این سالها در مخاطب خاص که حالا به برندی تبدیل شده است نشان دادهایم. نکتهای هست شاید بچهها هم دوست نداشته باشند بگویم، ولی اینها بدون چشم داشت در برنامه کار میکنند و این به نظر من یک اتفاق است. همه حساب و کتاب عوامل با خود صاحب اصلی برنامه است بالاخره هر کسی کار میکند و میخواهد به تلاش مادی و معنوی با هم برسد، ولی اینجا اینطور نیست و همین نگاه باعث شده است مخاطب خاص به چشم بیاید.
برنامههای مختلفی بعد از مخاطب خاص با همین مدل و میزانسن و دوربین روی بام تولید شدند به نظر شما ممکن است اینها مخاطب را دلزده کند؟
من چند مدل از این برنامهها دیدهام. اول بگویم لطف امام حسین به خود ما بوده است و من به قول احمد عزیزی هیچ ابن هیچ هستم، اما یکی دو نمونه برنامه دیدهام که نعل به نعل از «مخاطب خاص» الگو گرفتهاند و این تاثیرگذاری ما را میرساند و حالا به نظرم ما باید کار دیگری انجام دهیم. به نظرم اگر هدف ما تاثیرگذاری رسانهای بود منتقلش کردیم و برنامههای مشابه مخاطب خاص دارد زیاد میشود به ویژه تاثیر معنوی که همچنان استمرار دارد و حالا باید برای تاثیرگذاری بالاتر در همین حال و هوا کار دیگری انجام دهیم. اگر امام حسین توفیق دهد در حوزه بین الملل بنا داریم کار دیگری کنیم. ما البته از قبل هم به این تغییرات فکر کرده بودیم هرچند معتقدم این برنامه با همین مدل تا سالها مخاطب دارد، چون دلیل جذبه آن، لوکیشن، اتمسفری که در آن کار میکنیم و آن گنبد است. با این حال این جذابیت نافی تغییراتی که ما باید اعمال کنیم نیست.
به نظر شما چقدر تلویزیون موفق بوده علاوه بر احیای فضای حسی و شور حسینی معرفت سازی را هم در پیش گیرد؟
من خیلی فرد صفر و صدی نیستم عدهای مطلقاً با تلویزیون زاویه دارند به دلایل سیاسی و حتی اعتقادی یعنی به خاطر اعتقادشان تلویزیون نمیبینند یا عدهای به دلیل کیفیت نازل برنامهها، تلویزیون نمیبینند. با این حال برخی پز روشنفکری میدانند که بگویند تلویزیون نمیبینند و بعد همان افراد کدهای مستقیم میدهند که از جزییات یک برنامه ایراد بگیرند. این مقدمه را گفتم تا بگویم تلویزیون مخالفان مختلفی دارد درحالیکه این مدیوم را باید با مدل خودش لحاظ کرد و در نظر گرفت. مدیران و برنامه سازان علاوه بر همه نقاط ضعفی که وجود دارد، زحمت میکشند. من، اما مسیر تلویزیون را مسیر رو به رشدی میدانم. تلویزیون اینگونه نیست که فقط بخواهد شور ایجاد کند بلکه افرادی هستند که برای کارهای جدیتر هم تلاش میکنند. من برنامهای در شبکه چهار دیدم به اسم «سوره» که در فضای حسینی محتوای غنیای داشت و نشان میدهد که فضا دارد باز میشود یا در همین شبکه چهار برنامه «زاویه» ساختار بسیار خوبی دارد. برنامه «شوکران» که تعطیل شد به لحاظ فرم و محتوا یک نقطه عطف بی نظیر در تلویزیون بود پس میتوانیم چنین کارهایی بسازیم.
مساله این است که همه اینها در شبکهای تولید میشود که مخاطب فراگیری ندارد.
اشکالی ندارد، میتوان اینها را ادامه داد. درست است که باید این فضای معرفتی در شبکههای دیگر هم ادامه یابد. خود ما هم درباره تاریخ خلفا و زوایایی از تاریخ و اعتقادات شیعی مباحثی داشتیم که برای اولین بار مطرح شد. معتقدم تلویزیون هم در راستای این مسیر حرکت میکند ضعفهایی دارد، اما باید این مسیر را ادامه دهد.
منبع: مهر
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: رسالت بوذری رسالت بوذری امام حسین مخاطب خاص برنامه ای برنامه ها حرم امام امام رضا روی آنتن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۳۹۳۰۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این گزارشگر تا آخر عمر گاف نداد!
مسعود اسکویی در طول این سالها که در رادیو و تلویزیون گزارشگر و گوینده اخبار بوده است، میگفت که تاکنون هیچ گافی نداده است، راست هم میگفت چراکه او گزارشگری را در کنار زندهیاد بهمنش آموخته بود و در خاطراتش همواره از زندهیاد عطاءالله بهمنش یاد میکرد.
به گزارش ایسنا، مسعود اسکویی صبح امروز ـ چهارشنبه ـ ۱۲ اردیبهشت ماه از دنیا رفت؛ گوینده پیشکسوتی که هر بار با او تماس میگرفتیم با رویی گشوده و صبوری به گفتوگو میپرداخت و پاسخگوی سوالاتمان در حوزه رادیو میشد.
در گزارش زیر گفتوگوی قدیمی با مسعود اسکویی را که از سالها پیش داشتیم، مرور میکنیم. در این گفتوگو او از ۴۶ سال تجربه گویندگی گفته است.
مسعود اسکویی، گزارشگر پیشکسوت به گفتهی خودش از سال ۴۵ استخدام تلویزیون شد و به عنوان گویندهی خبرهای سیاسی در تلویزیون حضور داشت.
سالها به عنوان گویندهی خبر سیاسی کار میکرد و چون هنوز بخش ورزشی از بخش سیاسی جدا نشده بود، اخبار ورزشی را نیز در همان جا میخواند. زمانی که بخش ورزشی از بخش سیاسی جدا شد، به بخش ورزشی خبر آمد و گویندهی ثابت خبر ورزشی تلویزیون در ساعات ۱۹ و ۲۱ شد.
مسعود اسکویی، گزارشگر پیشکسوت رادیو و تلویزیون پس از گویندگی اخبار با گزارشهای ورزشی آشنا شد و شروع به گزارش کردن در کنار عطاءالله بهمنش، گزارشگر پیشکسوت کرد.
خاطره جالب از گزارشگری اسکویی در تلویزیون
مسعود اسکویی روایت میکرد: یادش بخیر یک استادی داشتیم آقای پیمان که همیشه میگفت هر مطلبی که میخواهید چه در رادیو و چه در تلویزیون ارائه دهید، حتما یک بار قبلش بخوانید. اشکال هم ندارد از پشت دوربین، بیننده نگاه کند؛ به هر حال یک خبر تازه در وسط برنامه به دستتان رسیده است.
میگفت، تلویزیون اوایل، ساعت شش تا هشت دو ساعت برنامه داشت که یک ربع آن خبر بود. از سریال و فیلم هم خبری نبود. یک روز وقتی خبرهایمان تمام شد در پایان خبری را به من دادند که نوشته بود «توجه بفرمایید امروز در ایتالیا جوانی با اتومبیل تصادف کرد و یک ... قطع شد» با توجه به اینکه قبلا این خبر را نخوانده بودم، شروع کردم این خبر را برای بینندگان بخوانم و در فکر خودم گفتم باید پایش باشد که قطع شده است؛ در حالی که زمانی که جملهی بعد را خواندم این بود که پلیس پس از پنج ساعت جستجو «گوش» اش را پیدا کرده است!
به خنده میگوید: بالا خواندیم پا و پایین خواندیم «گوش» حالا جواب بیننده را چه میخواهیم بدهیم!؟
اولین گزارشگر تنیس و سوارکاری در ایران هستم
اسکویی اولین گزارشگر تنیس و سوارکاری در ایران بود. اتومبیلرانی، مسابقات ورزشی مثل فوتبال و فوتسال نیز از جمله ورزشهایی بود که گزارش میکرد.
خاطراتش را چنین یادآور میشد: «در آن زمان چون ۱۵ نفر بیشتر نبودیم، در گروه ورزش تلویزیون اکثر برنامهها را گزارش میکردیم. فوتبال هم گزارش میکردم و ضمن اینکه گزارش میکردم اخبار هم میخواندم. تا اینکه پس از انقلاب سال ۱۳۶۸ من را به رادیو آوردند. خیلی سخت بود ولی خوب به رادیو آمدم.
این پیشکسوت رادیو میگوید: ضمن اینکه برنامهها را در رادیو اجرا میکردم، مسابقات را نیز گزارش میکردم؛ البته بیشتر مسابقات والیبال و تنیس را گزارش میکردم و به همراه تیمها به کشورهای دیگر میرفتم. در تهران هم مسابقات مختلفی بود که میرفتم و گزارش میکردم.»
فوتبال ایران و استرالیا خیلی برایمان هیجان داشت
اسکویی دربارهی جذابترین گزارشی که تاکنون از او به یادگار مانده است، صحبت کرده و گفته بود: البته تمام مسابقاتی که گزارش میکنیم برای ما جذاب است؛ اما خاطرم هست زمانی که مسابقات والیبال جام ملتهای آسیا در کشورمان بود که تیمهای خارجی هم آمده بودند، بسیار برایم جذاب بود. به ویژه اینکه قهرمان جام ملتهای آسیا شدیم.
او همچنین بازی فوتبال ایران و استرالیا را جزو جذابترین گزارشهای کاریاش خواند و گفت: در این بازی من، مجری و گویندهی برنامه بودم؛ یعنی گزارشگر نبودم اما بسیار هیجان داشت و خیلی اثرگذار بر روی کارمان بود.
به کار گویندگی بسیار عشق میورزیدم
اسکویی همچنین با اشاره به اینکه زمانی که به تلویزیون وارد شد، جوانی ۲۴ ساله بود و هنوز آن پختگی لازم را پیدا نکرده بود، اظهار کرده بود: هرچه جلوتر میرفتم در حین کار، به کار گویندگی بسیار عشق میورزیدم. گویندگی هم در تلویزیون و هم در رادیو؛ اکنون هم که تا به اینجا رسیدهام همین حس را دارم. از دل و جان گویندگی و کارم را دوست دارم و کم کم سعی کردم پیشرفت کنم به رادیو آمدم و اکنون به اینجایی که هستم رسیدم.
در شهرستانها گزارشگران بیطرفانه گزارش نمیکنند
این گزارشگر قدیمی تلویزیون و رادیو در ارتباط با گزارشگران جوان امروزمان در شبکههای مختلف رادیویی و تلویزیونی اظهار کرده بود: مسالهای که گزارشگران جوان ورزشی باید در نظر داشته باشند، بیطرف بودن است. حال با توجه به اینکه هر کسی ممکن است علاقهای به تیمی داشته باشد اما در گزارشش نباید این امر نشان داده شود. باید طوری گزارش کند که بیطرف باشد. اگر در رادیو گزارش میکند، باید شنوندهی خود را حفظ کند و اینکه در رشتهای که گزارش میکند، باید مطالعهی زیادی داشته باشد.
او افزوده بود: متاسفانه در شهرستانهای ما به چشم میخورد که گزارشگران ما بیطرفانه گزارش نمیکنند. در تلویزیون به دلیل اینکه ۷۰ درصد تصویر است و ۳۰ درصد گوش کردن، گزارشگر هر چه بگوید و بیننده هم هر چقدر دقت کند، ۳۰، ۴۰ درصد بیشتر نمیگیرد؛ به دلیل اینکه حواسش همه به تصویر است. اما در رادیو ۱۰۰ درصد گوش است؛ بنابراین باید گزارشمان نسبت به تلویزیون متفاوت باشد.
اسکویی بار دیگر تاکید کرده بود: مسالهی بیطرفی خیلی مهم است که متاسفانه در شهرستانها میبینیم و خیلی واضح است. این جانبداری در تمام رشتهها از جمله فوتبال، والیبال، بسکتبال، هندبال و همه اینها کاملا به چشم میخورد.
اسکویی با توصیه بر اینکه در تلویزیون گزارشگر نباید زیاد صحبت کند به دلیل اینکه تصویر به کمکش میآید، خاطرنشان کرد: متاسفانه گزارشگران جوان شهرستانی ما همین طور هزار ماشاءالله پشت سر هم در تلویزیون صحبت میکنند.
با اطلاعات کافی مسابقه را گزارش کنیم
اسکویی با توصیه نسبت به اینکه گزارشگر باید مطالعهی زیادی داشته باشد و بداند جریان بازی از چه قرار است، گفته بود: الان مثل گذشته نیست، یک بچه پنج، شش ساله هم میتواند از من ایراد بگیرد. کوچکترین اشتباه و غلطی که داشته باشیم تماس میگیرند و میگویند. خیلی باید حواسمان جمع باشد و دقت و مطالعه کنیم و با اطلاعات کافی مسابقه را گزارش کنیم.
تاکنون هیچ گافی ندادهام/با دل و جان کار کردیم
اسکویی از سال ۴۵ در تلویزیون بود و سپس در سال ۶۸ به رادیو آمد. تاکید میکرد که تاکنون هیچ گافی ندادهام، اینکه چیزی را جابه جا بگویم، نه این کار را نکردهام. نمیخواستم هیچ ایرادی از من نه در تلویزیون و نه در رادیو گرفته شود.
او دربارهی افتتاح رادیو ورزش گفته بود: رادیو ورزش هشت تیرماه سال ۷۸ افتتاح شد و آقای جهانی، ندیری، شادابی و من چند نفری بودیم که به عنوان موسسان و بانیان شبکه ورزش حضور داشتیم. همگی با دل و جان کار کردیم و امروز شبکه ورزش جای خود را در بین همه باز کرده است.
در پخش بعضی از جمله فوتبال و جام جهانی حتی از تلویزیون جلوتر هستیم
اسکویی به رادیو بسیار عِرق داشت؛ «به جرأت میتوانم بگویم در پخش بعضی مسابقات، از جمله فوتبال و جام جهانی، رادیو ورزش از تمام رادیوها و حتی از تلویزیون جلوتر است؛ به عنوان مثال زمانی که به همراه تیمها به مسابقات کانادا رفته بودم، در مسابقات وزنهبرداری آقای رضازاده مسابقه داشت و من هم با یک موبایل گزارش میکردم. اما در تلویزیون اینگونه نیست وقتی در المپیک ۲۰ رشته داریم تلویزیون نمیتواند پخش مستقیم همزمان داشته باشد. اما ما در رادیو همزمان میتوانیم پوشش دهیم؛ بنابراین در اینجا از همه جلو میافتیم.»
ما شدیم شبکه ماشین! کسی از ما قبول نمیکند درجا بزنیم
این گزارشگر پیشکسوت با خنده چنین اظهار کرده بود: ما شدیم شبکه ماشین! همه برنامههایمان را گوش میدهند؛ البته مخاطبان انتظار پخش مستقیم همه مسابقات را از ما دارند و این کار ما را یک مقدار سخت کرده است. باید دقت کنیم از اینکه هستیم بالاتر برویم.
اسکویی با بیان اینکه تا چه میزان دامن زدن به حاشیههای ورزشی در دستور کار رادیو ورزش است؟ گفته بود: ما در حال حاضر کاری میکنیم حاشیهمان کمتر باشد و به اصل قضیه بپردازیم. در موارد مختلف برنامههای علمی داریم که شاد هستند و واقعا یک تلاش همهجانبه است؛ به گونهای که کسی نمیتواند بگوید ما ساعتها استراحت و بیکاری داریم، همه در تلاشند و ارتباط زیادی با مسؤولان و دستاندرکاران ورزشی داریم بلافاصله موضوعات و انتقادات را مطرح میکنیم. با توجه به کارهایی که انجام میدهیم کسی از ما قبول نمیکند درجا بزنیم.
احتیاج به رادیو ورزش ۲ داریم
او با اشاره به اینکه یک رادیو به مدت ۲۴ ساعت برای ما باز هم کم است، با توجه به اینکه برنامههای خیلی متنوعی داریم، گفته بود: زمانی که پخش مستقیم داریم برنامههایی که در آن ساعت پخش میشوند پخش نمیشوند، به هر حال بیننده توقع دارد برنامهی خودش را پخش کنند و این برنامه هم شنوندهی خاص خودش را دارد. در اینجاست که احتیاج به شبکهی دیگری تحت عنوان «رادیو ورزش» داریم تا اینگونه برنامهها در ساعات مشخص خود پخش شوند. خوب است اگر «رادیو ورزش ۲» ایجاد شود، در این صورت هم شنوندههایی که برنامه دوست دارند، گوش میدهند و هم شنوندههایی که پخش مستقیم مسابقات را دنبال میکنند گوش میدهند.
اولین گزارش فوتبالم در کنار استادم آقای بهمنش بود
مسعود اسکویی سپس از همکاریاش با عطاءالله بهمنش گفته؛ «در تلویزیون قبل از انقلاب با آقای بهمنش همکاری داشتم، مسابقات مختلفی رفتیم که او گزارش میکرد و من هم در کنارش بودم. اولین گزارش من در سفر به کویت و بازی پرسپولیس با تیم القادسیه و دو تیم دیگر بود که از طرف تلویزیون من و آقای بهمنش رفته بودیم من در آنجا برای اولین بار بود که گزارش فوتبال میکردم ۱۰ دقیقه آقای بهمنش گزارش میکرد پنج دقیقه هم من گزارش میکردم.»
او در پایان گفتوگویش با ایسنا بار دیگر تاکید کرده بود: خیلی سخت بود که از تلویزیون به رادیو آمدم اما حالا با جان و دل گویندگی و کارم را دوست دارم و تاکنون که به اینجا رسیدم، بسیار به کارم عشق میورزم.
انتهای پیام